تحلیل تاریخی روند نقض حقوق بشر در ایران
واکاوی الگوهای نقض حقوق بشر در ایران به مثابه روندی ساختاری – از تعهدات بین المللی تا سیاستهای سرکوبگرایانه – روایت تاریخی یک بحران مستمر از مشروطه تا به امروز
مقدمه
این مقاله با مروری تاریخی از انقلاب مشروطه تا امروز، به تحلیل جایگاه و سرنوشت حقوق بشر در ایران میپردازد. پژوهش حاضر با بررسی نقش حقوق بشر در شکلگیری دولت–ملت در ایران، تمرکز بر چهار دوره اصلی—مشروطه، پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی— داشته و نشان میدهد که چگونه اقتدارگرایی ساختاری و اولویتدهی به امنیت و توسعه بر حقوق اساسی شهروندان سایه افکنده است. ضمن بررسی تعهدات بینالمللی دولتهای وقت ایران، و جایگاه این مفاهیم در ذهنیت عمومی و سیاست بینالملل، به وضعیت کنونی زندانیان سیاسی و الگوهای نقض حقوق بشر، واکنش جامعه جهانی، و نقش اپوزیسیون میپردازد. در پایان، ابعاد سیاسی، جامعهشناختی و روانشناختی این بحران و راهکارهای مقابله با آن، بر ضرورت تبدیل حقوق بشر به یک کلانروایت و گفتمان غالب در فرهنگ جامعه برای گذار دموکراتیک و ایجاد جامعهای عادلانهتر پس از جمهوری اسلامی تأکید دارد.
۱) پیشینهٔ تاریخی و جایگاه گفتمان حقوق بشر پس از انقلاب مشروطه
مفهوم حقوق بشر، بهعنوان مجموعهای از حقوق بنیادین غیرقابل سلب، در تاریخ معاصر ایران فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. از انقلاب مشروطه تا جمهوری اسلامی، هرگاه گفتمان حقوق بشر در پیوند با ساختارهای دولتی و ملتسازی قرار گرفته، با مقاومت نیروهای اقتدارگرا روبهرو شده و همواره شکاف میان تعهدات رسمی و اجرای عملی این حقوق وجود داشته است.
(Abrahamian, 1982; Amnesty International, 2018)
انقلاب مشروطه آغازگر تلاش برای ساخت دولت-ملت مدرن در ایران بود. اما این ساختار هرگز بهطور کامل با اصول حقوق بشر همراستا نشد. دولتهای بعدی، بهجای نهادسازی دموکراتیک، بیشتر به تمرکز قدرت و سرکوب گرایش داشتند. در جمهوری اسلامی، ساختار ولایت فقیه و نهادهای امنیتی، مانع تحقق حقوق شهروندی و مشارکت سیاسی واقعی شدهاند
۱.۱) انقلاب مشروطه و نخستین تجربه قانون مداری در ایران
انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ش/۱۹۰۶م) نخستین تلاش برای نهادینهکردن قانون اساسی، تفکیک قوا، ایجاد نظام پارلمانی و محدودکردن قدرت مطلقه سلطنت بود (کسروی، ۱۳۶۸). اگرچه مفاهیم حقوق بشر به معنای امروزی هنوز وارد ادبیات حقوقی ایران نشده بود، اصولی چون برابری در برابر قانون، حق مالکیت و آزادی مطبوعات در متمم قانون اساسی، گامی مهم در این مسیر محسوب میشد. اما در عمل به علت ضعف نهادها، نفوذ نیروهای سنتی و فشار قدرتهای خارجی نقض آزادیهای سیاسی و سرکوب مخالفان ادامه داشت.
۱.۲) پهلوی اول (۱۳۰۴–۱۳۲۰): نوسازی اقتدارگرایانه و کنترل سیاسی
رضاشاه پهلوی با کودتای ۱۲۹۹ قدرت گرفت و با تأسیس حکومت متمرکز، برنامههای گسترده نوسازی، از جمله اصلاحات قضایی، تاسیس ثبت احوال، توسعه آموزش سکولار و ایجاد ارتش ملی را اجرا کرد (Abrahamian, 1982). با این حال، این مدرنیزاسیون با محدودسازی آزادیهای سیاسی همراه بود و گفتمان حقوق بشر عمدتاً در حاشیه بود و اولویت توسعهٔ متمرکز، امنیت داخلی و اقتدارگرایی بر آن غلبه داشت:
* انحلال احزاب مستقل و محدود کردن فعالیتهای سیاسی.
* سانسور مطبوعات و کنترل شدید بر نشریات منتقد.
* تبعید و زندانیکردن مخالفان سیاسی، از جمله فعالان مشروطهخواه و روحانیون مخالف.
در این دوره، هرچند اصلاحات ساختاری به مدرنیزاسیون کشور کمک کرد، اما حقوق اساسی شهروندان—بهویژه آزادی بیان و حق مشارکت سیاسی—بهشدت نقض شد.
۱.۳) پهلوی دوم (۱۳۲۰–۱۳۵۷): توسعه اقتصادی و تشدید کنترل امنیتی
پس از تبعید رضاشاه در ۱۳۲۰، فضای سیاسی نسبتاً باز شد و احزاب و مطبوعات رشد یافتند. پیوستن ایران به اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر در سال ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸م و امضای دو میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دههٔ ۱۳۴۰ش (۱۹۶۷ امضا، ۱۹۷۵ تصویب) از معدود گامهای رسمی در این زمینه بود.
اما این تعهدات در عمل بیاثر ماند و نقض آزادیهای سیاسی و سرکوب مخالفان همچنان ادامه داشت (United Nations, 1948, 1966a, 1966b). کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر محمد مصدق نقطه عطفی در بازگشت به اقتدارگرایی بود. با تکیه بر حمایت آمریکا و بریتانیا، محمدرضا شاه ساختار امنیتی–پلیسی گستردهای ایجاد کرد: (Gasiorowski, 1991).
* تشکیل ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) در سال ۱۳۳۵ با همکاری سازمان سیا و موساد، که مسئول سرکوب مخالفان و اعمال شکنجههای سیستماتیک بود (Gasiorowski, 1991).
* بازداشت و محاکمه مخالفان سیاسی بدون رعایت استانداردهای دادرسی عادلانه.
* اعمال سانسور گسترده بر رسانهها و کنترل فضای فرهنگی.
* سرکوب خونین اعتراضات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و دیگر تجمعات سیاسی–اجتماعی.
با وجود اصلاحات اجتماعی و اقتصادی انقلاب سفید (۱۳۴۱)، مانند حق رأی زنان و اصلاحات ارضی، تمرکز قدرت در دست شاه و دستگاه امنیتی منجر به گسترش نارضایتی عمومی شد.
۱.۴) جمهوری اسلامی (۱۳۵۷ تاکنون): نقض سیستماتیک و ایدئولوژیک حقوق بشر
پس از انقلاب ۱۳۵۷، حاکمیت جدید نظام قضایی و امنیتی خود را بر اساس اصل ولایت فقیه و قوانین شرعی بنا نهاد و آزادیهای مدنی و سیاسی را بهشدت محدود کرد. نقض نظاممند حقوق بشر، بهویژه علیه زندانیان سیاسی، به یکی از ویژگیهای ساختاری حکومت بدل شد.
اعدامهای گسترده، دادگاههای انقلاب فاقد معیارهای دادرسی عادلانه، و قتلعام زندانیان سیاسی، نقض حقوق بشر را به یک سیاست سیستماتیک بدل کرد. نقطه اوج این سرکوبها، قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود که سازمانهای بینالمللی آن را «جنایت علیه بشریتِ ادامهدار» توصیف کردهاند
(Amnesty International, 2018; Abdorrahman Boroumand Center, 2018; OHCHR, 2025a).
سرکوب جنبش دانشجویی ۱۳۷۸، اعتراضات ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ۱۴۰۱، همه نمونههایی از بهکارگیری خشونت ساختاری برای حفظ قدرتاند (OHCHR, 2025a).
طبق گزارش IHRNGO/ECPM (2025)، سال ۲۰۲۴ با ۹۷۵ اعدام بالاترین رقم دو دهه اخیر را ثبت کرد و در چهار ماه نخست ۲۰۲۵، این رقم ۷۵٪ افزایش یافت.
(Death Penalty Information Center, 2025)
سرکوب آزادی بیان، سانسور اینترنت، و نظارت الکترونیکی بر پوشش زنان از دیگر مصادیق بارز نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی است (AP News, 2024).
حوزه های اصلی نقض حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی:
۱.۴.۱) سرکوب مخالفان سیاسی
از نخستین ماههای پس از انقلاب، دادگاههای انقلاب با محاکمات چند دقیقهای، هزاران نفر از مقامات رژیم پیشین و فعالان سیاسی را به اعدام محکوم کردند (Abrahamian, 1982). نقطه اوج این سرکوبها، قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود که بر اساس فتوای آیتالله خمینی، هزاران زندانی—بیشتر از اعضای سازمان مجاهدین خلق و گروههای چپ—بدون محاکمه منصفانه اعدام شدند (Amnesty International, 2018; Abdorrahman Boroumand Center, 2018). گزارشهای متعدد این کشتار را بهعنوان «جنایت علیه بشریتِ ادامهدار» طبقهبندی کردهاند (OHCHR, 2025a).
۱.۴.۲) سرکوب اعتراضات مردمی
در دهههای اخیر، هر موج اعتراضی با استفاده از خشونت مرگبار پاسخ داده شده است:
* ۱۳۷۸: سرکوب جنبش دانشجویی، با کشته و زخمیشدن صدها نفر و بازداشت گسترده فعالان.
* ۱۳۸۸: اعتراضات موصوف به “جنبش سبز” پس از انتخابات ریاستجمهوری با استفاده از گلوله جنگی، ضربوشتم، شکنجه و تجاوز در بازداشتگاهها (مانند کهریزک).
* ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸: استفاده از سلاح جنگی علیه معترضان و کشتار صدها نفر در شهرهای مختلف، قطع اینترنت سراسری، و بازداشت هزاران نفر (Amnesty International, 2025).
* ۱۴۰۱ (جنبش زن، زندگی، آزادی): قتل مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد جرقه اعتراضات سراسری را زد. طبق گزارش سازمان ملل، نیروهای امنیتی با استفاده از سلاح گرم، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، و اعدام معترضان، واکنشی بیسابقه نشان دادند (OHCHR, 2025b).
۱.۴.۳) اعدامهای گسترده و هدفمند
گزارش IHRNGO/ECPM (2025) نشان میدهد که ایران در سال (۲۰۲۴م) ۹۷۵ اعدام انجام داده—بالاترین آمار دو دهه اخیر—و در چهار ماه نخست ۲۰۲۵، این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل ۷۵٪ افزایش یافته است (Death Penalty Information Center, 2025). اقلیتهای قومی (کرد، بلوچ، عرب، افغان) و زندانیان سیاسی سهم بالایی از این اعدامها را دارند. اتهامات «محاربه» و «افساد فیالارض» بهعنوان ابزار سرکوب مخالفان استفاده میشوند.
۱.۴.۴) سرکوب آزادی بیان و حریم خصوصی
قوانین محدودکننده رسانه و اینترنت، استفاده گسترده از شنود و نظارت دیجیتال، و اجرای طرحهای هوش مصنوعی برای کنترل حجاب زنان از مصادیق سرکوب سیستماتیک آزادی بیان و حریم خصوصی است (AP News, 2024).
۱.۴.۵) عدم استقلال قوه قضائیه
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی تحت کنترل مستقیم رهبری و نهادهای امنیتی است. گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل تأکید میکند که فقدان استقلال قضایی، مانع پیگیری منصفانه و بیطرفانه پروندههای نقض حقوق بشر شده است (OHCHR, 2025a).
۱.۴.۶) الگوهای نقض و وضعیت زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی
الگوهای رایج نقض شامل بازداشت خودسرانه، شکنجه جسمی و روانی، اعترافگیری اجباری، محرومیت از وکیل و مراقبت پزشکی، و استفاده ابزاری از اعدام برای ایجاد رعب و وحشت عمومی است (Human Rights Watch, 2025). از اعدامهای گسترده دههٔ ۱۳۶۰ تا سرکوب دیجیتال و نظارت فناورانه در دههٔ ۱۴۰۰، سیاست حکومت همواره بر کنترل فضای عمومی و حذف صدای مخالف استوار بوده است. موج اخیر اعدامها پس از جنگ ایران و اسرائیل در ۲۰۲۵، نشاندهندهٔ استفاده ابزاری از ترور دولتی برای جبران شکست خارجی با سرکوب داخلی است (ND aktuell, 2025).
* گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل (۲۰۲۵) از افزایش شدید اعدامها در ۲۰۲۴، سرکوب آزادی بیان/اجتماع، و نقض نظاممند دادرسی عادلانه خبر میدهد؛ مأموریت نهاد های حقیقتیاب نیز ارتکاب «نقضهای فاحش» پس از اعتراضات ۱۴۰۱ را مستند کرده است. (eprints.bbk.ac.uk, OHCHR)
* رکورد آمار اعدامها: بر پایهٔ گزارش مشترک IHRNGO/ECPM، ایران در ۲۰۲۴ دستکم ۹۷۵ اعدام انجام داده (بالاترین میزان دو دههٔ اخیر)، با سهم بالای اتهامات مواد مخدر و تمرکز نامتوازن بر اقلیتهای قومی؛ روند در ماههای نخست ۲۰۲۵ هم افزایشی بوده است. (ECPM, IDPC, The Iran Primer, Death Penalty Information Center)
* عفو بینالملل و HRW همزمان از بازداشتهای خودسرانهٔ هزاران نفر، شکنجه/بدرفتاری، و استفاده از فناوریهای نظارتی برای تحمیل حجاب اجباری گزارش میدهند.
(Amnesty International, hrw.org, AP News)
۱.۴.۷) چرا «حقوق بشر» به ویژه در موضوع زندانیان سیاسی حیاتی است؟
* از منظر حقوقی و اخلاقی، چارچوب حقوق بشر (آزادی بیان/اجتماعات، دادرسی عادلانه، منع شکنجه، حق حیات) معیار مشترکی میسازند که از قطبیسازی سیاسی فراتر میرود و روایت را حول «محور قربانی» سامان میدهد. همین مبناست که امکان پیگیریهای بینالمللی—از گزارشگران ویژه تا مأموریت نهاد های حقیقتیاب—و حفظ ادله برای پاسخگویی آتی را فراهم میکند. (OHCHR)
* از منظر راهبردی، پژوهشهای علمی دربارهٔ «شبکههای کنشگری فراملی» نشان میدهند که «نامآوری/ننگافکنی» (naming and shaming)، توجه رسانهای و فشارهای هدفمند میتوانند هزینهٔ سرکوب را بالا ببرند و بر رفتار رژیمها اثر بگذارند. ادبیات جدید در روابط بینالملل نیز رابطهٔ توجه بینالمللی و بهبود رفتار نسبت به زندانیان سیاسی را نشان داده است. (courses.washington.edu, systways.academy, Academic Oxford)
* برای ایرانِ امروز، تداوم رصد مستقل (گزارشگر ویژه)، حفظ شواهد (FFMI)، و کارزارهای حقوقبنیاد (از پروندهٔ زندانیان مشخص تا اصلاح قوانین) یک «زنجیرهٔ پاسخگویی» میسازد که هم بازدارنده است و هم برای گذارِ عادلانه سرمایهٔ حیاتی تولید میکند. (eprints.bbk.ac.uk, OHCHR)
۱.۴.۸) منابع کلیدی (گزیدهٔ پیشنهادی برای استناد نقض حقوق بشر در حاکمیت ج.ا.)
گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر در ایران، مای ساتو، گزارش به شورای حقوق بشر (A/HRC/58/62، ۱۲ مارس ۲۰۲۵). (eprints.bbk.ac.uk, ecoi.net)
* «گزارش مأموریت گرو حقیقتیابِ مستقل دربارهٔ ایران»، شورای حقوق بشر (A/HRC/58/63، ۱۴ مارس ۲۰۲۵. (OHCHR)
* عفو بینالملل، «ایران: مرور وضعیت حقوق بشر ۲۰۲۴/۲۵» و گزارش سالانهٔ اعدامها در جهان (۲۰۲۵. (Amnesty International
* ایران هیومنرایتس/IHRNGO و ECPM، «گزارش سالانهٔ مجازات اعدام در ایران ۲۰۲۴» (فوریهٔ ۲۰۲۵). (ECPM)
* عفو بینالملل، «اسرار آغشته به خون: چرا کشتار زندانیان ۱۳۶۷ همچنان جنایت علیه بشریت است) »۲۰۱۸. (Amnesty International
* Human Rights Watch، «گزارش جهانی ۲۰۲۵: ایران» (hrw.org).
* ادبیات دانشگاهی دربارهٔ اثر کارزارهای فراملی و توجه بینالمللی بر رفتار دولتها نسبت به زندانیان سیاسی. (courses.washington.edu, Academic Oxford)
۲) کنوانسیونهای بینالمللی و تعهدات ایران در حوزه حقوق بشر
ایران عضو چند سند مهم بینالمللی است که دولت را متعهد به رعایت و تضمین حقوق بنیادین میکند، از جمله:
* اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) – پذیرفتهشده توسط ایران در ۱۹۴۸ (United Nations, 1948).
* میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) – امضا در ۱۹۶۷ و تصویب در ۱۹۷۵؛ الزام به آزادی بیان، دادرسی عادلانه، منع شکنجه و حق حیات (United Nations, 1966a).
* میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ICESCR) – همزمان با ICCPR؛ الزام به حقوق کار، آموزش و سلامت (United Nations, 1966b).
* کنوانسیون حقوق کودک (CRC) – تصویب در ۱۹۹۳ با حق شرط کلی (United Nations, 1989).
با وجود این تعهدات، گزارشهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری از نقض گستردهٔ این حقوق در ایران حکایت دارند (OHCHR, 2025a; Human Rights Watch, 2025).
۳) ساختار دولت/ملت و جایگاه حقوق بشر در ذهنیت ایرانیان
گرچهانقلاب مشروطه آغازگر تلاش برای ساخت دولت-ملت مدرن در ایران بود. اما این ساختار هرگز بهطور کامل با اصول حقوق بشر همراستا نشد. دولتهای بعدی، بهجای نهادسازی دموکراتیک، بیشتر به تمرکز قدرت و سرکوب گرایش داشتند. در جمهوری اسلامی، ساختار ولایت فقیه و نهادهای امنیتی، مانع تحقق حقوق شهروندی و مشارکت سیاسی واقعی شدهاند. ولی با وجود سرکوبهای مکرر و نقض سیستماتیک حقوق انسانها، گفتمان حقوق بشر در ذهنیت ایرانیان به ویژه پس از جنبشهای اعتراضی دهههای اخیر، جایگاه مهمی یافته است.
اقشار مختلف جامعه، از زنان و دانشجویان تا اقلیتهای قومی و مذهبی، بعلت آگاهی های عمومی، حساسیت به حقوق بشر را افزایش داده و خواهان احترام به کرامت انسانی، آزادی بیان و حق تعیین سرنوشت هستند. کارزارهای «نه به اعدام» و دفاع از زندانیان سیاسی، به بخشی از گفتمان عمومی در ایران و دیاسپورا تبدیل شدهاند (Amnesty International, 2025).جنبش «زن، زندگی، آزادی» نماد این تحول ذهنی و فرهنگی است.
۴) واکنش جهانی به نقض حقوق بشر: از پهلوی تا جمهوری اسلامی
واکنش جهانی در دوران پهلوی محدود به انتقادات دیپلماتیک و گزارشهای سازمانهای غیردولتی مانند عفو بین المللی بود. اما در جمهوری اسلامی، به دلیل شدت و تداوم نقضها—به ویژه پس از ۱۳۶۷—سازوکارهای رسمی سازمان ملل، تحریمهای هدفمند و کارزارهای بینالمللی فعالتر شدهاند.
(OHCHR, 2025a; Amnesty International, 2025)
با این حال، ناکارآمدی و بیعملی نسبی جامعه جهانی، بهویژه در مواقعی که منافع ژئوپلیتیک بر حقوق بشر اولویت یافته، همچنان یکی از موانع اصلی تغییر است. با این وجود و با توجه به وضعیت کنونی ایران که همزمان در تشدید بحرانهای داخلی (اقتصاد، مشروعیت، شکاف اجتماعی) و فشارهای خارجی (تحریمها، انزوای دیپلماتیک) قرار دارد، اهمیت بهکارگیری حقوق بشر بهعنوان ابزار مشروعیتبخش در ائتلافسازی بینالمللی و داخلی را دو چندان کرده است.
۵) نقض حقوق بشر در ایجاد بحران های اجتماعی و راهکارها
۵.۱) ابعاد سیاسی؛ نقض حقوق بشر موجب تضعیف نهادهای دموکراتیک، گسترش اقتدارگرایی، و انزوای بینالمللی ایران شده است.
۵.۲) ابعاد جامعهشناختی؛ سرکوب مزمن، سرمایه اجتماعی را فرسوده و اعتماد عمومی را تضعیف کرده و جامعه را به سمت انزوا و بیاعتمادی سوق داده است.
۵.۳) ابعاد روانشناختی؛ خشونت دولتی مداوم، «ترومای جمعی» ایجاد کرده که به شکل افسردگی اجتماعی، خودسانسوری و مهاجرت گسترده بروز یافته است (Center for Human Rights in Iran, 2025).
۵.۴) راهکارها
- مستندسازی و افشاگری نظاممند نقضها.
- اتحاد اپوزیسیون بر محور حقوق بشر.
- استفاده از سازوکارهای بینالمللی مانند شورای حقوق بشر و دادگاههای بینالمللی.
- حمایت از جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر.
- آموزش عمومی و ارتقای فرهنگ حقوق بشر.
۶) آیا مخالفان جمهوری اسلامی «بهاندازهٔ کافی» به حقوق بشر اهمیت دادهاند؟
مطالعات تطبیقی نشان داده است که اتحاد نیروهای مخالف حول محور حقوق بشر، میتواند به افزایش مشروعیت، انسجام و اثرگذاری بینالمللی منجر شود. نمونه بارز آن، آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید است (Mandela, 1994). با این حال، اپوزیسیون جمهوری اسلامی اغلب بهدلیل شکافهای ایدئولوژیک، رقابتهای شخصی و تمرکز بر شعارهای کلی و تغییر رژیم بهجای تدوین برنامهٔ دقیق بر محور حقوق بشر، نتوانسته از این ظرفیت بهرهبرداری کند.
(Clingendael, 2023; Kurdish Peace Institute, 2023)
در سیاست بینالملل، وضعیت کنونی ایران با تشدید بحرانهای داخلی (اقتصاد، مشروعیت، شکاف اجتماعی) و فشارهای خارجی (تحریمها، انزوای دیپلماتیک) همزمان شده است. این شرایط، اهمیت بهکارگیری حقوق بشر بهعنوان ابزار مشروعیتبخش در ائتلافسازی بینالمللی و داخلی را دو چندان میکند (ND aktuell, 2025).
* نقاط قوّت: پس از ۱۴۰۱، توجه دیاسپورای ایرانی و بخشی از مخالفان به آزادی زندانیان (از کارزارهای نمادین تا پیگیریِ نرگس محمدی و دیگران در سه شنبه های نه به اعدام) افزایش یافت و توانست برخی سازوکارهای بینالمللی را تقویت و تمدید کند. (Amnesty International)
* شکافها و کاستیها: ادبیات پژوهشی و تحلیلهای سیاستی دربارهٔ سازمان های اپوزیسیون خارج از کشور بر دو مشکل انگشت میگذارند:
(۱) چنددستگی و چارچوببندیهای حذفی که ائتلافسازی پایدار حول دستور کار حقوق بشری را دشوار میکند.
(۲) تقدم گفتمان «تغییر رژیم» بر برنامهٔ دقیقِ حقوق بشری (از دادرسی عادلانه تا حقوق اقلیتها) و پاسخگو کردن حکومت، باعث ضعف، عدم همبستگی و انشقاق داخلی/بینالمللی میشود. نتیجهٔ عملی این کاستیها، نوسان کارزارها و از دست رفتن پنجرههای فرصت در انسجام این سازمانها و ایجاد گفتگوی ملی است.
(clingendael.org, Society for Cultural Anthropology, Kurdish Peace Institute)
- توصیهٔ عملی برای اپوزیسیون و جامعهٔ مدنی:
- «محورِ زندانیان سیاسی» را به مطالبهٔ مشترک بدل کنید (فهرست اولویتدارِ نامها + بستهٔ ادلهٔ قابل استناد).
- از ادبیات فراملیِ موفق (Keck & Sikkink) الگو بگیرید: اهداف محدود، شاخصپذیر، و تکرارشونده (آزادی فوری، دسترسی وکیل/پزشک، توقف اعدامها).
- دستور کار «حقوق اقلیتها و زنان» را صریحاً در برنامهٔ گذار بگنجانید تا ائتلاف ملی/بینالمللی وسیعتری شکل بگیرد.
(courses.washington.edu, systways.academy, Kurdish Peace Institute)
۷) حقوق بشر به عنوان گفتمان غالب و کلانروایت برای گذار دموکراتیک
تبدیل حقوق بشر به یک پارادایم مسلط در گفتمان سیاسی ایران، میتواند شالودهٔ گذار دموکراتیک و ایجاد جامعهٔ عادلانهتر را فراهم کند. چالشهایی که اپوزیسیون ایران با آنها مواجه است، شامل تفرقهٔ و شکاف سیاسی، بیاعتمادی عمومی و سرکوب شدید، می تواند به فرصتهایی در حمایت بینالمللی و استفاده از تجربهٔ جنبشهای مدنی جهانی و ایجاد ظرفیت در شبکههای ملی تبدیل شود.
(Keck & Sikkink, 1998)
۸) تئوری هانا آرنت و تجربه انسان بودن
هانا آرنت در آثار خود به ویژه وضع بشر (1958)و ریشههای توتالیتاریسم (۱۹۷۳) در پاسخ به پرسش معنی انسان بودن چیست؟ و چگونه انسان ها میتوانند به هستی خود “معنا” ببخشند، به پدیدار شناسی “انسان” میپردازد و تجربه انسان بودن را در سه بعد «زحمت، حیوان زحمت کش»، «کار، انسان سازنده» و «کنش گری سیاسی» به مثابه انسان بعنوان یک “حیوان سیاسی” تعریف میکند. به باور من و با تکیه به نظریه خانم آرنت، در جامعهای که موازین حقوق بشر رعایت نمیشوند، انسانها در چرخه “زحمت و کار” گرفتار هستند و از “کنش سیاسی” محروم میمانند. توجه به چهارچوب اصول حقوق بشر،که میتواند در توافق تکثر بزرگی از جامعه باشد، امکان کنش سیاسی و ابراز وجود در حوزه عمومی را فراهم میکند و این نه تنها به شهروندان معنای زندگی، هویت فرهنگی و انسانی میبخشد، بلکه باعث انسجام اجتماعی و تحقق هویت ملی میگردد. این امر، سیاست را در وجه “ماکیاولی” خود، از ابزار قدرت، سلطه و کنترل به وجه”گفتگو و همزیستی” و عرصه تحقق انسانیت در جامعه بدل میسازد.
۹) سخن پایانی
تجربه تاریخی ایران از مشروطه تا امروز نشان میدهد که حقوق بشر نه تنها یک اصل اخلاقی، بلکه ابزاری راهبردی برای مقاومت مدنی، انسجام اپوزیسیون و فشار بینالمللی است، که می تواند در راستای تثبیت دموکراسی و مقابله با اقتدارگرایی قرار گیرد. آیندهٔ گذار دموکراتیک ایران تا حد زیادی بستگی به توان نیروهای سیاسی و مدنی در تبدیل این اصل به کلانروایت مشترک دارد. بدون ایجاد اجماع داخلی و بینالمللی حول این اصل، گذار دموکراتیک و ایجاد جامعهای عادلانه پس از جمهوری اسلامی با موانع جدی روبهرو خواهد بود.
فراموش نکنیم که: نقض اصول حقوق بشر، آیینهای است از سلب آزادی های فردی و اجتماعی و وضعیت حاکمیت قانون در کشور. دفاع از این حقوق یعنی دفاع از آیندهٔ عادلانه برای همه جامعه!
منابع و پانویسها:
کسروی، احمد. تاریخ مشروطه ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۸.
Abdorrahman Boroumand Center. (2018). Blood-soaked secrets: Why Iran’s 1988 prison massacres are ongoing crimes against humanity. https://www.iranrights.org/library/document/3433
Abrahamian, E. (1982). Iran between two revolutions. Princeton University Press.
Amnesty International. (2018). Blood-soaked secrets: Why Iran’s 1988 prison massacres are ongoing crimes against humanity. https://www.amnesty.org/en/documents/mde13/9421/2018/en/
Amnesty International. (2025). Human rights in Iran: Review of 2024/2025. https://www.amnesty.org/en/location/middle-east-and-north-africa/iran/report-iran/
AP News. (2024). Iran electronically surveils women over headscarf laws, UN says. https://apnews.com/article/iran-women-hijab-surveillance-un
Center for Human Rights in Iran. (2025). Political prisoners on death row in Iran at grave risk amid war. https://iranhumanrights.org/2025/06/political-prisoners-on-death-row-in-iran-at-grave-risk-amid-war/
Clingendael Institute. (2023). Opposition politics of the Iranian diaspora: Out of many, one – but not just yet. https://www.clingendael.org/publication/opposition-politics-iranian-diaspora
Death Penalty Information Center. (2025). Iran sees 75% increase in executions during first four months of 2025 over 2024. https://deathpenaltyinfo.org/news/iran-sees-75-increase-in-executions-during-first-four-months-of-2025-over-2024
Gasiorowski, M. J. (1991). U.S. foreign policy and the Shah: Building a client state in Iran. Cornell University Press.
Human Rights Watch. (2025). World report 2025: Iran. https://www.hrw.org/world-report/2025/country-chapters/iran
IHRNGO, & ECPM. (2025). Annual report on the death penalty in Iran 2024. https://idpc.net/publications/2025/02/annual-report-on-the-death-penalty-in-iran-2024
Kurdish Peace Institute. (2023). To build real democracy, Iran’s opposition cannot ignore minority rights. https://www.kurdishpeace.org
Mandela, N. (1994). Long walk to freedom. Little, Brown and Company.
ND aktuell. (2025). Irans Hinrichtungswelle – ein Regime im Überlebenskampf. https://www.nd-aktuell.de/artikel/1192941.iran-irans-hinrichtungswelle-n-ein-regime-im-ueberlebenskampf.html
OHCHR. (2025a). Report of the Independent International Fact-Finding Mission on the Islamic Republic of Iran (A/HRC/58/63). https://www.ohchr.org/en/documents/country-reports/ahrc5863-report-independent-international-fact-finding-mission-islamic
OHCHR. (2025b). Report of the Special Rapporteur on the situation of human rights in the Islamic Republic of Iran, Mai Sato (A/HRC/58/62). https://www.ecoi.net/en/document/2123121.html
United Nations. (1948). Universal declaration of human rights. https://www.un.org/en/about-us/universal-declaration-of-human-rights
United Nations. (1966a). International covenant on civil and political rights. https://www.ohchr.org/en/professionalinterest/pages/ccpr.aspx
United Nations. (1966b). International covenant on economic, social and cultural rights. https://www.ohchr.org/en/professionalinterest/pages/cescr.aspx
United Nations. (1989). Convention on the rights of the child. https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child