دو روز بعد از انتشار خبر «مرگ مشکوک» شاهین ناصری در زندان، قوه قضاییه ایران مرگ او را تایید کرده و در اطلاعیهای اعلام کرده او به بهداری زندان مراجعه کرده و «بعد از ۴۵ دقیقه» درگذشته است.
از شاهین ناصری به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری یاد میشود که با وجود فشارهای امنیتی شهادت داده بود نوید افکاری، کشتیگیر ایرانی «برای اعتراف اجباری به قتل، وحشیانه شکنجه شده است.»
روابط عمومی اداره کل زندانهای استان تهران در اطلاعیه از کلمه «فوت» استفاده و اعلام کرده علت فوت او در پزشکی قانونی در دست بررسی است و بعدا اعلام خواهد شد.
طبق این اطلاعیه، آقای ناصری به بهداری زندان مراجعه کرده بوده است. سازمان زندانها بر اساس گزارش بهداری زندان نوشته «با توجه به شرایط اورژانسی بیمار، فورا در محل بهداری ندامتگاه، عملیات احیاء (ماساژ قلبی، تنفس مصنوعی و تزریق اپی نرفین و فیکس IV Line) به مدت ۴۵ دقیقه انجام میگیرد که علی رغم تلاشهای فراوان کادر درمان، زندانی مورد اشاره فوت میکند.»
سازمان حقوق بشر ایران که ابتدا در روز سهشنبه از «مرگ مشکوک» شاهین ناصری در زندان تهران بزرگ خبر داده بود، دیشب گزارش داد مقامهای زندان با خانواده او تماس گرفتهاند تا برای تحویل جسد به پزشکی قانونی مراجعه کنند.
زندان تهران بزرگ در کیلومتر پنجم جاده قدیم قم در استان تهران است.
این سازمان به نقل از یک منبع مطلع نوشت: "شاهین ناصری نامهای به مناسبت سالگرد اعدام نوید افکاری نوشته بود و قصد داشت این نامه را از پشت تلفن بخواند، ولی حفاظت این موضوع را فهمید و قبل از خواندن نامه او را به سلول انفرادی منتقل کرده بود."
بابک پاکنیا، وکیل دادگستری در توییترش نوشته بود که آقای ناصری یک روز قبل از مرگ با او تماس گرفته و «درخواست کمک» داشته است.
ابراهیم الله بخشی، فعال سیاسی و از دراویش گنابادی در توییترش تصویر اعلامیه شاهین ناصری را منتشر کرده است.
روابط عمومی اداره کل زندانهای استان تهران، در اطلاعیهاش گفته شاهین ناصری «به دلیل ارتکاب جرایمی از قبیل کلاهبرداری، سرقت، جعل و استفاده از سند مجعول در حال سپری کردن دوران محکومیت خود بوده است.»
آقای ناصری گفته بود بارها تهدید شده درباره نوید افکاری چیزی نگوید و حتی یک بار در شیراز یکی از مقامهای قضایی او را تهدید کرده اگر حرفی بزند «همسرش را فلان خواهد کرد.»
درباره اینکه شاهین ناصری که بود و چه شهادتی داده بود اینجا بیشتر بخوانید:
شاهین ناصری که بود؟
در روزهایی که قوه قضاییه ایران تاکید داشت نوید افکاری شکنجه نشده و در شرایط عادی خودش اعتراف کرده که مأمور اداره حراست سازمان آب در شیراز را کشته، صدای فردی به نام شاهین ناصری پخش شد که این ادعا را تکذیب میکرد.
آقای ناصری، کارشناس بازرگانی و آن زمان مشغول گذراندن دوره محکومیت خود در شیراز بود. او ۲۶ شهریور ماه ۱۳۹۷ در قزوین بازداشت و چهارم یا پنجم مهرماه همان سال به شیراز منتقل شد.
در روزهای پیش از مرگ در زندان مرکزی تهران در جاده قم بود.
قوه قضاییه میگوید او به جرم کلاهبرداری، جعل و سرقت مشغول گذراندن دوران محکومیت بوده است.
درباره نوید افکاری چه میگفت؟
در برگه "تحقیق از شاهد" شاهین ناصری جزئیات روزی را توصیف کرده که نوید افکاری را در شیراز "هنگام شکنجه" دیده است. این برگهها را مهدی محمودیان که پرونده آقای افکاری را در اختیار دارد و عضو کمیته دفاع از زندانیان است، منتشر کرده بود.
بر اساس این چهار ورق شهادتنامه، شاهین ناصری میگوید هنگامی که در اداره آگاهی شیراز بوده صدای فریاد نوید افکاری را شنیده و صحنه کتک خوردن او به دست دو مامور لباس شخصی به چشم دیده است.
علاوه بر این چهار ورقه، بیبیسی صدای او را هم در اختیار دارد که در آن صحنههایی را توصیف کرده که شاید شنیدنش برای برخی آزاردهنده باشد:
خط
بخشی از صدای شاهین ناصری
"یک روز در آگاهی در راهرو صدای داد و بیداد و التماس شنیدم. سروان همراهم از من خواست که در راهرو بایستم تا او برگردد. رفت در یک اتاق را باز کرد. من هم از روی کنجکاوی رفتم ببینم چه خبر است. دیدم دو نفر لباس شخصی در یک اتاقی با فحاشی و باتوم و لوله نوید را با بیرحمی تمام کتک میزنند. بهش میگفتند هر چی ما میگیم درسته. چیزایی که میگیم مینویسی یا نه؟ نوید هم التماس میکرد نزنید، من کاری نکردم. دستهاش هم میآورد روی سرش. یکی از مامورهایی که بعدا فهمیدم اسمش عباسی است همچین کوبید روی دستش که نوید ضجه بلندی زد و از حال رفت.
من در سه دادسرا در این رابطه شهادت دادم. در دادسرای جرایم امنیتی که رفتم برای شهادت بازپرس شعبه گفت در آگاهی چه دیدی؟ من دیدههایم را توضیح دادم. بازپرس با لحن بدی گفت تو داری در پرونده امنیتی دخالت میکنی. پدرت را درمیآورم. همین مامورها را وادار میکنم که به خاطر تهمت و افترا ازت شکایت کنند. ذوبت می کنم."
بخشی از اظهارات مکتوب شاهین ناصری
"آقایی که بالای سر وی [نوید] بود میگفت هرچه من میگویم درست است و اسم او را نمیدانم و فکر کنم فردی چشم رنگی با صورت سرخ و سفید و با سرشانههای پر و موهایی که فکر کنم کاشته بود (کلمات ناواضح) و به بالا شانه کرده بود و دست نوید روی سرش بود، او چهار تا ضربه به دست نوید کوبید و فحاشی ناموسی میکرد و با فحش ناموسی میگفت اینکه من میگویم درست است."
"نوید به بغل روی زمین خوابیده بود و دستش روی سرش بود و التماس میکرد که کتکش نزنند."
"بعد که وارد بازداشتگاه آمدیم نوید را دیدم و دستش باد کرده بود و داغون شده بود. نوید گفت سروان عباسی دست من را شکسته است. من تقریبا دو ماهی که در آگاهی بودم شاهد زجر و ناراحتی نوید بابت شکستگی دست وی بودم. علاوه بر اینکه خودم ضربه به دست او را دیدم."
خط
بر اساس برگه شهادتنامه، آقای ناصری از ناسزاهای "بسیار بد" و فحشهای "ناموسی" گزارش کرده بود.
همچنین به نقل از شاهین ناصری گفته شده که "ماموری به نام وحیدنیا" او را تهدید کرده و گفته: "چیزهایی را که دیدی به کسی بگویی به خانمت زنگ میزنیم، فلان میکنیم."
بر اساس متن گزارش، آقای ناصری هنگام گفتن این جملهها به گریه افتاده است.

بخشی از اظهارات شاهین ناصری در برگه "تحقیق از شاهد"
آیا شاهین ناصری برای شهادت به دادگاه احضار شد؟
بر اساس شواهد موجود قاضی درخواست نوید افکاری را برای شنیدن شهادت شاهین ناصری نپذیرفت.
در صدای یکی از جلسات دادگاه که در اختیار بیبیسی قرار گرفته، آقای افکاری میگوید برای ادعایش شاهد دارد و از قاضی میخواهد که شاهد را احضار کند.
اما قاضی جلسه در جواب او میگوید: "نیاز نیست. اگر دادگاه تشخیص داد، بررسی میکند. شما رسیدگی بلد نیستید. حتی اگر ما هم توجه نکنیم و بررسی نکنیم، دیوان [عالی کشور] بررسی خواهد کرد."
نوید افکاری بر این موضوع اصرار میکند و به قاضی پرونده اعتراض میکند: "ادلههای انتساب اتهام باید هماهنگ با جرم باشد. اعمال کنید... شاهد من را احضار کنید. پسر مقتول را ظرف نیم ساعت احضار کردید، آمد، شاهد من را هم احضار کنید. خلاف قانون که حرف نمیزنم. کپی پرونده من را دارید. شما به عنوان قاضی میانهرو باید میان من و نماینده دادستان بنشینید ببینید ایشان چه ادعایی دارد..."
شاهین ناصری به گفته اطرافیانش تا زمان مرگ بر شهادت خود پافشاری میکرد. او مدتی به بند انفرادی منتقل و مدتی هم به گفته فعالان حقوق بشر «ناپدید شد.»
قوه قضائیه چه میگفت؟
کاظم موسوی، رئیس دادگستری استان فارس گفته که امکان نداشته شاهین ناصری و نوید افکاری یکدیگر را دیده باشد. به گفته آقای موسوی، تحقیقات درباره این دو پرونده یکی در دایره قتل و دیگری در اداره جعل و کلاهبرداری انجام میشده که در دو طبقه مختلف با فاصله مکانی بسیار زیاد است.
رئیس دادگستری از رسانهها انتقاد کرده که چرا به صحبتهای یک فرد به گفته او "کلاهبردار" مانند شاهین ناصری استناد کردهاند: "رسانههای غربی به اندازهای مستاصل شدهاند که برای اثبات اخبار بیپایه و اساس خود به ادعاهای یک کلاهبردار با سابقه محکومیت متعدد استناد میکنند."
شاهین ناصری شهادت داده که دست نوید افکاری بر اثر "شکنجه" شکسته بوده است.